سفارش تبلیغ
صبا ویژن
زیور حکمت، بی رغبتی به دنیاست . [امام علی علیه السلام]
 
شنبه 91 تیر 10 , ساعت 1:0 صبح


منبع : علامه دهر


پنج شنبه 91 تیر 8 , ساعت 12:6 عصر


علامه حسن زاده آملی شعری بدون نقطه در وصف پیامبر اعظم (ص) سروده‌اند که بدین ترتیب است:

 
محمود مسلم ملائک
 
امار مطاع در ممالک
 
هم سالک و هم سلوک و مسلوک
 
او مالک و ماسواه مملوک
 
هر حکم که داد هر دل آگاه
 
سر لوحه حکم اسم الله
 
اسمی که در او دوای هر درد
 
اسمی که روای مرئه و مرد
 
اسمی که مراد آدم آمد
 
اسمی که سرود عالم آمد
 
سوداگر اگر در او دل آسود
 
سودا همه سود دارد و سود
 
مر همدم کردگار عالم
 
کی هول و هراس دارد و همّ
 
دل در حرم مطهر او
 
گل گردد و هم معطّر او
 
هر دل که ولای وصل دارد
 
همواره هوای وصل دارد
 
موسی که هوای طور دارد
 
کی دل سر وصل حور دارد
 
ای وای مر آدم هوس را
 
دل داده کام سگ مگس را
 
در وصل صمد رسد رصدگر
 
در اسم احد رود سراسر
 
درگاه سحر مراد سالک
 
دادار دهد علی مسالک
 
لوح دل آملی اوّاه
 
دارد صور ملائک الله?

شنبه 91 تیر 3 , ساعت 11:2 عصر

الهی، چون عوامل طاحونه، چشم بسته و تن خسته‌ام؛ راه بسیار می‌روم و مسافتی نمی‌پیمایم. و ای من اگر دستم نگیری و رهایی‌ام ندهی!
الهی، خودت آگاهی که دریای دلم را جزر و مدّ است؛ «یا باسط» بسطم ده، و «یا قابض» قبضم کن!
الهی، دست با ادب دراز است و پای بی‌ادب؛ «یا باسطَ الیَدَیْنِ بالرَحمه، خُذ بِیَدی»!
الهی، بسیار کسانی دعوی بندگی کرده‌اند و م از ترک دنیا زده‌اند، تا دنیا بدیشان روی آورد، جز وی همه را پشت پا زده‌اند. این بنده در معرض امتحان درنیامده شرمسار است، به حقِّ خودت «ثَبِّت قلبی علی دینک!»
الهی، ناتوانم و در راهم و گردنه‌های سخت در پیش است و رهزن‌های بسیار در کمین و بار گران بر دوش. «یا هادی، اهدنا الصراطَ المستقیم،صراطَ الّذین أنعمتَ علیهم غیرِ المغضوبِ علیهم ولاالضّالّین!»[1]
الهی، از روی آفتاب و ماه و ستارگان شرمنده‌ام، از انس و جان شرمنده‌ام، حتی از روی شیطان شرمنده‌ام، که همه در کار خود استوارند و این سست عهد، ناپایدار.
الهی، رجب بگذشت و ما از خود نگذشتیم، تو از ما بگذر!
الهی، عاقبت چه خواهد شد و با ابد چه باید کرد؟
الهی، عارفان گویند «عَرِّفنی نفسَک»، این جاهل گوید «عَرِّفنی نفسی!»
الهی، اهل ادب گویند به صدرم تصرفی بفرما، این بی‌ادب گوید بر بطنم دست تصرفی نه!
الهی، در راهم، اگر درباره‌ام گویی «لمْ نَجِدْ له عَزْماً»[2] چه کنم؟
الهی، آزمودم تا شکم دایر است، دل بایر است. «یا مَن یُحیی الأرض المیته» دلِ دایرم ده!
الهی، همه گویند خدا کو، حسن گوید جز خدا کو.
الهی، همه از تو دوا خواهند،‌و حسن از تو درد.
الهی، آن خواهم که هیچ نخواهم.
ادامه دارد ...


پنج شنبه 91 تیر 1 , ساعت 2:5 عصر

وقت اندک و کار بسیار

بدان که باید تخم و ریشه سعادت را در این نشأ، در مزرعه دلت‏ بکارى و غرس کنى. این‏جا را دریاب ، این‏جا جاى تجارت و کسب و کار است و وقت هم خیلى کم است. وقت‏ خیلى کم است و ابد در پیش داریم. این جمله را از امیرالمؤمنین علیه السلام عرض کنم، فرمود: «ردوهم ورود الهیم العطاش‏» ; یعنى شتران تشنه را می ‏بینید که وقتى چشمشان به نهر آب افتاد چگونه می ‏کوشند و می ‏شتابند و از یکدیگر سبقت می گیرند که خودشان را به نهر آب برسانند، شما هم با قرآن و عترت پیغمبر و جوامع روایى که گنج‏هاى رحمان‏ند این چنین باشید. بیایید به سوى این منبع آب حیات که قرآن و عترت است. وقت‏ خیلى کم است و ما خیلى کار داریم. امروز و فردا نکنید. امام صادق علیه السلام فرمود: «اگر پرده برداشته شود و شما آن سوى را ببینید، خواهید دید اکثر مردم به علت تسویف، به کیفر اعمال بد این‏جاى خودشان مبتلا شده‏ اند .» تسویف یعنى سوف سوف کردن، یعنى امروز و فردا کردن، بهار و تابستان کردن، امسال و سال دیگر کردن.

وقت نیست و باید به جد بکوشیم تا خودمان را درست‏ بسازیم.



لیست کل یادداشت های این وبلاگ